برای آرشیدا
سلام آرشیدای عزیزم ...
امروز هم خورشید طلوع کرد ،درست مثل روزهای قبل،اما تلالو شراره های آتشینش باهمیشه فرق داشت ،تمام وجودم گرم شد ،نفسم به شماره افتاد ،برگه ی تقویم دیواری اتاقمان تولدت را فریاد میزد،تمام وجودم گرم شد از خورشیدتابنده ی تنت،نزدیکی به من مثل صدای نفسهایم اما نمیسوزانیم ،چه زیباست داشتن آفتاب در خانه ،تمام هستیم از نور هستی بخش وجود تو هست میماند...
عاشقانه ،مادرانه،صبورانه دوستت دارم ...
تولدت مبارک آرشیدای من...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی