باران
در تنهاییم غرق میشوم سکوت کرده ام ،دیگر خودم هم ازین سکوت خسته ام ،به یک گوشه خیره شده ام جز ذرات گرد و غبار هیچ نمیبینم...
امشب تمام دلم را سهم تنهایی این شب تاریک خواهم کرد و روح خسته ام را به آغاز بودنم پرواز خواهم داد ،شاید باران مرهم دستان خاطراتم باشد...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی